خوندن این مطلب به دو دسته افراد پیشنهاد میشه، دسته اول افرادی که میخوان خوندن این کتاب رو شروع کنند، و دسته دوم افرادی که نمیخوان این کتاب رو بخونن، اما میخوان نکات مهم این کتاب رو بدونن و بفهمن.

من این کتاب رو خوندم، و نکات مهم و جملات برجستش رو به صورت فصل به فصل براتون نوشتم، بریم سراغ کتاب:

نویسنده این کتاب دون میگوئل روئیز ( به انگلیسی Mark Fisher ) است که در سال 1952 در مکزیک به دنیا اومده و الان 71 سالشه. این کتاب در سال 1997 منتشر شده.

کتاب درباره یه سری از توافق هایی که افراد باید با خودشون انجام بدن تا زندگی بهتری داشته باشند. این توافق ها از یه قبلیه سرخ پوستی به نام تولتک ها برگرفته شده، و اونطور که معمولا خود نویسنده این کتاب هم اجدادش به این قبلیه برمیگرده.

بریم سراغ کتاب

تولتک ها کی بودند؟

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس اول
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس دوم

مقدمه: آینه دودی

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس سوم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس چهارم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس پنجم

فصل اول: اهلی شدن و رویای سیاره زمین

آنچه که در حال حاظر میبینید و میشنوید چیزی جز یک رویا نیست.

رویا دیدن، وظیفه اصلی ذهن است که ۲۴ ساعته انجام میشود، وقتی مغز بیدار است روا میبینید و وقتی که خواب است هم رویا میبینید، تفاوت در اینجاست که وقتی مغز بیدار است نوعی چارچوب مادی وجود دارد که باعث میشود اشیا را به طریق خطی درک کنیم، وقتی با خواب میرویم دیگر چارچوب نداریم و رویا تمایل به تغییر مداوم دارد.

رویای سیاره زمین، رویای مشترک میلیارد ها رویاهای شخصی و کوچک تر است.

رویای سیاره شامل همه قوانین اجتماعی، باور ها، مقررات و مذاهب و فرهنگ ها و حتی مدرسه و تطعیلات میشود.

شما زبان خود را انتخاب نکرده اید، دین و یا ارزش های اخلاقیتان را انتخاب نکرده اید، حتی اسممان هم خودمان انتخاب نکرده ایم. همه آنها قبل از تولد ما وجود داشته اند. ما حتی فرصتی برای انتخاب باور ها نداشتیم اما با اطلاعاتی موافق بودیم که از رویای سیاره از طریق انسان های دیگر به ما منتقل شده بود.

در واقع از تمان ابتدا با توافق خودمان در برابر باور ها تسلیم میشویم.

بچه ها را مانند حیوانات اهلی میکنیم، دقیقا همون روش تشویق و تنبیهی که برای پرورش سگ به کار میبریم رو برای بچه ها به کار میبریم.

اگر کار خوب انجام بدهیم پسر/دختر خوب و اگر کار بد انجام دهیم پسر/دختر بد میشویم.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس ششم

همانطور که دولت کتاب قوانینی دارد که بر رویای جامعه حکومت میکند، نظام اعتقادی ما کتاب قوانینی است که بر رویای شخصی ما حکومت میکند. همه این قوانین در ذهن ما وجود دارد و ما آن را باور داریم و قاضی درون ما همه چیز را بر اساس این قوانین برنامه ریزی میکند.

اما چه کسی گفته که در این رویا و قوانین، عدالت وجود دارد؟ عدالت واقعی این است که برای هر اشتباه یکبار تنبیه بشیم، بی عدالتی حقیقی این است که برای یک اشتباه بیش از یکبار تنبیه بشیم.

چند بار برای بک اشتباه تاوان میدهیم؟ جواب هزاران بار است.

درواقع انسان تنها حیوان روی زمین است که برای یک اشتباه چند بار تنبیه میشود.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس هفتم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس هشتم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس نهم

هزاران میثاق است که با خودمان و دیگران و خانواده و خدا و جامعه بسته ایم، اما مهم ترین آن ها میثاق هایی است که با خودمان داریم.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس دهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس یازدهم

فصل دوم: اولین میثاق: با کلام خود گناه نکنید

کلام شما قدرتی است که برای آفرینش در دست دارید، کلام شما هدیه ای است که مستقیما از جانب خدا می آید.

انجیل یوحنا: در آغاز کلمه بود، و کلمه نزد خدا بود و کلمه خداست.

شما میتوانید صحبت کنید، کدام حیوان دیگری روی زمین میتواند صحبت کند؟ کلام قدرتمند ترین ابزاری است که ما در جایگاه انسان داریم.

این ابزار جادویی مانند شمشیر دولبه است، کلام هم میتواند زیباترین رویاهای شما را بیافریند و هم میتواند دنیای اطراف شما را نابود کند.

کلام به قدری قدرتمند است که میتواند زندگی میلیون ها نفر را نابود کند ( مانند کلام هیتلر )

ذهن انسان مانند زمین حاصلخیزی است که در آن بذر ها به طور مداوم کشت میشوند، این بذرها، عقاید، و باور ها و مفاهیم هستند.

برای مثال وقتی که بذر احمق بودن را در ذهن خود میکاریم و تصور میکنیم که احمق هستیم، ممکن است کار هایی که میکنیم احمقانه باشند و به خود بگوییم اگر احمق بودن این کار رو انجام نمیدادم.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس دوازدهم

هر عقیده ( کلام ) ای که میشنویم و آن را باور میکنیم، میثاق جدیدی در ما شکل میگیرد و بخشی از نظام اعتقادی ما میشود.

برای باطل کردن این طلسم، باید میثاق جدیدی بر اساس حقیقت ببندیم. حقیقت مهم ترین بخش بیگناهی با کلامتان است.

در یک طرف شمشیر دروغ هایی است که جادوی سیاه می آفریند و در یک طرف شمشیر حقیقتی است که قدرت باطل کردن طلسم جادوی سیاه را دارد.

غیبت، بدترین نوع جادوی سیاه است.

غیبت یکی از مهم ترین شکل های ارتباطی در جوامع است زیرا وقتی با میبینیم که دیگران همان احساس بدی را دارند که ما داریم باعث میشود احساس بهتری داشته باشیم.

غیبت همانند یک ویروس کامپیوتری است وارد ذهن ما میشود و برنامه را دچار مشکل یا از کار میندازد ( مثال اولین جلسه با معلم جدید، وقتی که یکی از همکلاسی ها میگه که قبلا با اون کلاس داشته و هر حرفی که میزنه چرت و پرته، با این ویروسی که به ذهن ما وارد شده، ما هم دقیقا فکر میکنیم که معلم جدید اینطوریه )

جادوگران سیاه یا همان هکر های کامپیوتری افرادی هستند که از عمد این ویروس را منتشر میکنند ( یعنی حرف هایی را میزنند که سم و ویروس است ).

مانند خود ما وقتی عصبانی هستیم و میخواهیم از کسی انتقامی بگیریم و برای همین چیزی رو میگیم.

اولین میثاقی که باید بدانیم اینه که با کلام قدرتمند خود گناه نکنیم و از آن برای پخش کردن و رشد دادن بذر عشق استفاده کنیم.

فصل سوم: دومین میثاق: هیچ چیز را به خود نگیرید.

هراتفاقی که در اطراف شما می افتد، به خود نگیرید.

هرکاری که دیگران انجام میدهند به خاطر شما نیست، به خاطر خودشان است.

همه مردم زندگی خود را دارند و در ذهن خود زندگی میکنند، آنها در دنیایی کاملا متفاوت با دنیای ما زندگی میکنند، وقتی چیزی را به خود میگیریم فرض میکنیم که آن ها میدانند در زندگی ما چه میگذرد.

حتی در موقعیت های که خیلی شخصی به نظر میرسد، اگر دیگران مستقیما به شما توهین کنند، این موضوع به شما ربطی ندارد. آنچه میگویند و کاری که انجام میدهند و نظراتی که میدهند، طبق میثاق هایی است که در ذهن خود دارند.

وقتی مردم میگوند تو بهترین نباید به خودت بگیری

وقتی مردم میگویند تو بدترینی نباید به خودت بگیری

کسی که عاشقمان باشه توی یک لحظه بهمون میگه تو فرشته هستی و وقتی عصبانی بشه میگه ما شیطان هستیم.

این چیزی نیست که مربوط به ما باشه، این چیزیه که در ذهن اون است.

همه به جهان به دید متفاوتی نگاه میکنند، همه یک تصویر و یا یک فیلن در ذهن خود میسازند و در آن فیلم، خودشان کارگردان، خودشان نویسنده و خودشان نقش اول هستند، هر عکس دیگری در این فیلم نقش های فرعی‌ دارد.

اگر از دست من عصبانی شدی، این حقیقت است که با خودت درگیر هستی، من بهانه ای هستم که شما عصبی بشوید.

حتی نظراتی که درباره خودمان داریم هم لزوما درست نیستند و نباید هرچیزی که در ذهن ساخته میشپد را به خودمان بگیریم.

ذهن با چشم میبیند و واقعیت را آگاهانه درک میکند، اما ذهن بدون چشم هم میبیند و درک میکند. اگر چه عقل به سختی این ها را درک میکند اما ذهن در بیش از یک بعد زندگی میکند.

وقتی دیگران را همانگونه که هستند ببینیم بدون اینکه رفتار ها و گفتار آنها را به خود بگیریم، هرگز از آنها آسیب نمیبینیم.

وقتی چیز هایی که دیگران میگویند را به خود نگیریم نیازی نیست به چیزی که آنها میگویند اعتماد کنیم، ما هرگز مسعول اعمال دیگران نیستیم و فقط مسعول اعمال خودمان هستیم.

اگر به این میثاق وفادار بمانید میتوانید با آغوش باز به دنیا سفر‌ کنید و هیچکس نمیتواند به راحتی به شما آسیب بزند، میتوانید بدون ترس از تمسخر و یا طرد شدن بگویید “دوستت دارم”.

فصل چهارم: سومین میثاق: تصورات باطل نکنید

ما تمایل داریم که در مورد همه چیز فرضیاتی بسازیم و مشکل اینجاست که این تصورات را باور میکنیم.

ما درباره کاری که دیگران میکنند تصورات باطلی داریم، آن ها را به خود میگیریم و سپس آنهارا سرزنش میکنیم و با کلام نیس دار خود واکنش نشان میدیم.

همیشه بهتر است که سوال بپرسیم، به جای اینکه فرضیات ذهنی را به ذهن خود راه دهیم.

مثال: یک نفر در فروشگاه به ما لبخندی میزنه و میره.

ما هزاران تا فکر و خیال میکنیم که آره اون از ما خوشش میاد و با هم دوست میشید و باهم ازدواج میکنید و…..

خیال پردازی در روابط باعث دردسر میشود، اغلب تصور میکنیم که ادم های اطرافمان میدانند چه فکری میکنیم و مجبور نیستیم که بگوییم چه میخواهیم.

نحوه عملکرد ذهن انسان خیلی جالب است، اگر ما چیزی را ندانیم شروع به خیال پردازی میکنیم. مهم نیست که پاسخ درست باشد، فقط خود پاسخ است که باعث میشود احساس امنیت و رضایت کنیم.

اگر دیگران به ما چیزی‌ بگویند بر اساس گفته های آنان تصوراتی میسازیم و اگر چیزی نگویند هم بایز برای سیراب کردن عطش خود برای دانستن، شروع به خیال پردازی میکنیم.

شهامت این را بیابید که آنچه که میخواهید را درخواست کنید، همه حق دارند که به شما بله و نه بگویند و انا شما همیشه این حق را دارید که بپرسید. و برعکس.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس سیزدهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس چهاردهم

کنید که اصلا مجبور نباشید او را تغییر دهید و به جای اینکه بخواهید شخصی تغییر دهید، فردی را بیابید که در حال حاضر همان گونه است که میخواهید باشد.

فصل پنجم: چهارمین میثاق: همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید.

بیشترین تلاش هیچوقت یکسان نخواهد بود، در زمانی که ناراحت، عصبانی، خسته و بی انگیزه و یا با انگیزه هستیم. میزان بیشترین تلاشمان تفاوت میکند.

همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید یعنی اینکه در همه حال و اوضاعی، تمام تلاشمان را انجام دهیم. حالا چه اون بیشترین تلاش ۱ ساعت باشه چه ۱۰ ساعت.

اگر در هر شرایطی از زندگی، بیشترین تلاش خودمون رو انجام بدیم، فرقی نمیکنه بیمار باشیم یا خسته، اگر همیشه بیشتر تلاش رو انجام بدیم، به هیچ وجه نمیتوانین خودمان را قصاپت و یا سرزنش کنیم.

مثال:

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس پانزدهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس شانزدهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس هفدهم

اگر میثاقی را زیر پا گذاشتید، از فردا دوباره شروع کنید و با این چهار میثاق زندگی خود را اداره کنید.

خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس هجدهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس نوزدهم
خلاصه کتاب چهار میثاق | عکس بیستم

پایان.

نکات مهم قبل از برداشت هرچیزی از این نوشته:

توجه داشته باشید تمام این مواردی که اینجا اشاره شده، تنها برداشت شخصی محمد مهدی آقاخانی بوده و ممکن است که برداشت شما از مطالب این کتاب کاملا متفاوت باشه.

اگر نکاتی داخل این مطلب دیدید که نیاز به اصلاح، اضافه و یا حتی حذف داره، حتما داخل بخش کامنت به من اطلاع بدید.